فَروَهَر
فَروَهَر

نماد فروهر رو شاید بشناسید
این نماد مفهوم های بسیار زیادی داره به طوری که هر بخش از اون معنای ویژه ای داره
بحثهایی که باید در این زمینه انجام بشه:

1- هر یک از قسمتها (بال - دم - چهره - حلقه ها - دنباله هاو...) رو شرح بدید که چه معنا و مفهومی داره؟؟؟

2- چرا معنا و مفهوم این بخشها رو خیلی ها نمیدونند؟یعنی چرا این نماد که فبل از زرتشت در ایران بوده و الان هم توی جامعه این قدر استفاده میشه ، کسی از معنای اون خبری نداره؟

3- چرا در برنامه ی تلوزیونی «شوک» در نوروز 88 این نماد رو به شیطان پرستی نسبت دادند در صورتی که اصلا این طوری نبوده و این یک توهین به فرهنگ ایرانی بود که هیچ کس هم بدلیل عدم اطلاع کافی اعتراضی نکرد؟؟؟

فروهردر فرهنگ معین ایچنین آمده نیرویی است که اهورمزدا برای نگاهداری آفریدگان نیک ایزدی از آسمان فرو فرستاده و نیرویی است که سراسر آفرینش نیک از پرتوآن پایداراست.پیش از آن که اهورمزداجهان خاکی را بیافریند.فروهر هر یک از آفریدگان نیک این گیتی را در جهان مینوی زیرین بیافرید و هر یک را به نوبه ی خود برای نگهداری آن آفریده ی جهان خاکی فرو میفرستد،وپس از مرگ آن آفریده ،فروهر او دیگر باره به سوی آسمان گراید و به همان پاکی ازلی بماند،اماهیچگاه کسی را که به وی تعلق داشت فراموش نمی کند،وهر سال یکبار به دیدن وی می آید،وآن هنگام جشن فروردین است،یعنی روزهایی که برای فرود آمدن فروهرهای نیاکان وپاکان اختصاص دارد.در آیین زردشت همه ی ایزدان وفرشتگان وحتی اهورمزدا فروهری دارد.
شاید نوعی توهین باشه(اونم متاسفانه به دلیل آشنا نبودن ایرانیان با آن)ولی احتمالا دلیل عمده ی اون استفاده نابه جای شیطان پرستان است.
دلیل اطلاع نداشتن ایرانیان هم شاید به این علت این باشه که ما متاسفانه به جای این که فرهنگ ایرانی واسلامی را در کنار هم حفظ کنیم داریم فرهنگ ایرانی رو محو میکنیم.

فروهر از دو واژه‌ی “فره” به معنی جلو، پیش و “وهر” یا ورتی به معنی برنده و کشنده درست شده است و شاید بتوان گفت از نظر زندگی، فروهر بزرگترین و باارزش‌ترین جزء وجود انسان است ، چون پرتوی از هستی بی‌پایان اهورامزداست که انسان را به‌سوی رسایی رهنما می‌شود و وظیفه‌ی پیش‌بری و فرابری، برای انسان به برترین پایه‌ی هستی را داراست. و پس از مرگ با همان پاکی و درستی به اصل خود (اهورامزدا) می‌پیوندد.
امروزه نگاره‌ی زیر بین زرتشتیان نمایانگر شکل فروهر است و به‌عنوان نشانواره‌ی دین زرتشتی به‌کار می‌رود. این نگاره، گذشته‌ی چندین هزارساله داشته و شبیه آن در جاهای دیگر و نزد قوم‌های دیگری دیده شده است ولی شکل کنونی آن در کتیبه‌های هخامنشی بالای سر پادشاهان دیده می‌شود.
واژه ی فروهر از دو بخش "فر" به چم "پيش" و "وهر" به چم "كشنده و برنده" درست شده است و روی هم به چم (معنی) "پيش برنده" است و يكی از نيروهای چهار گانه ی هستی مشيا (انسان) است.
گوشزد: گويش درست آن
Farvahar
است و نه
Foroohar
در باور ايرانيان باستان يا زرتشتيان، هستی از چهار گوهر ساخته شده كه به هم پيوسته اند و از پرتوهای آنها بر يكديگر پويندگی و بالندگی از هر كس سرچشمه می گيرد.
اين چهار بخش بدين شمارند: تن، جان، روان و فروهر. تن و جان از آن جهان زمينی هستند ولی روان و فروهر از آن جهان مينوی سرشت مشيا (انسان) هستند.
فروهر ارزشمندترين گوهر پاره ی هستی مشيا است، زيرا پرتويی از فروغ بيكران نهاد اهورامزدا است كه در سرشت هر كس سرچشمه ی پيدايش و پويايی فروزه های اشويی است. فروهر، گوهری است كه روان را از گرايش به كژی و كاستی و دروغ باز می دارد تا روان به آرامی راه خدا جويی را سپری كند و شايستگی فراگيری روشنايی راستين و پيام سروش را داشته باشد. فروهر تن و روان را بسوی رسايی و جاودانگی رهبری می كند. پس از مرگ، فروهر هر کس به همان گونه ی نخستين خود به گوهر خود می پيوندد.
اين نشان در زمان هخامنشيان، برگرفته از انديشه ی بنيادی دين پاك اشو زرتشت و برخی از نمادهای انديشه ی ديگران به ويژه آيين پر راز مهر ايراني، ساخته شد و نماد مردمی ايرانيان شد.
هر يك از اندام های نگاره ی فروهر، گويای اندريافته ای در انديشه ی نياكان ما دارد، كه در اينجا چكيده ای بسیار کوتاه از آن را بازگو می كنيم:
چهره ی سالخورده و درخشان و سامان فروهر: ياد آوری الگوي به كار گيري آزمودگی پيران جهان ديده، دانا، رسا و خردمند است و درخشان و سامان بودن چهره ی او پاكی و آراستگی را گوشزد می كند.
دست راست فروهر هم رو به جلو و هم به بالا است: رو به جلو بودن دست آرمان مشيا (انسان) را ياد آوری می كند كه همواره به سوی پيشرفت و بالندگی باشد. راست بودن دست نشان راستی و آشتی جو بودن او در پيشرفت است. افراشته به بالا بودن دست نشان ستايش به درگاه اهورامزدای يکتا همزمان با پيشرفت است.
چنبره ی (حلقه ی) در دست چپ فروهر: نشان پيمان سپند (مقدس) مشيا با اهورامزدا در پيوستن به اشويی است. چپ بودن دست نشان شيفته بودن دل و جان به اهورامزدا است، چون دست چپ به دل نزديكتر است.
اين نماد امروزه بگونه ی انگشتر پيوند (حلقه ی ازدواج) در همه ی جهان بكار گرفته می شود. زن و شوهر نيز با دادن انگشتر پيوند در دست چپ، پيمانی سپند را با يكديگر می بندند كه هميشه به يكديگر زنهار دار (وفادار) باشند.
بال های فروهر: بال های گشاده ی فروهر در سه اشكوب (طبقه) فراگيري پندار نيك = هومت، گفتار نيك = هوخت و كردار نيك = هورشت را به او سپارش (سفارش) و ياد آوري مي كند و نشان وارستگی مشيا از گرايش های ناهنجار است، تا او به ياری آن، نيروی پرواز مينوي گرفته و به درجه ی رسايی و والا و سرانجام به‌ اهورامزدا برسد.
براستی چه زيبا گفت آن پيامبر و آموزگار بزرگ اشو زرتشت، چون تنها با بكار بستن همين پندار، گفتار و كردار نيك جهانی پر از آرامش و آشتی خواهيم داشت.
چنبره ی (حلقه ی) پيرامون كمر فروهر: در اين نشان فرزانش ژرف و كهن زرتشتي ايرانی نهفته است كه ياد آور نماد بی پايانی روزگار يا چنبره ي (حلقه ی) روزگار است و برگشت كردار مشيا به خود او است، به ديگر سخن دوزخ و بهشت در همين جهان است و هرچه بكنيم به خودمان برمی گردد و تنها پس از مرگ، این كردار ما است که روان مان را در جهان مينوي شاد يا اندوهگين خواهد كرد. در آيين پاك زرتشت بهشت برين يا دوزخ سوزان نويد داده نشده است.
دو رشته ی آويخته در پايين يكي به سوي راست و ديگري به سوي چپ: رشته ی سوي راست نشان سپنته مينو = منش پاك و رشته ی چپ نشان انگره مينو = انديشه پليد است. باز در اين نشان فرزانش ژرف و كهن زرتشتي ايرانی را می بينيم كه می گويد در مشيا (انسان) دو نيروی اهورايي و اهريمني هست و او با كوچكترين گرايشي به سوي نيروي اهريمني، نابود خواهد شد. به ديگر سخن، خوبی و بدی در درون مشيا هستی دارد و اين اوست كه با پندار، گفتار و كردار نيك به منش پاك خواهد رسيد. در فرزانش زرتشتي اهريمن (شيطان) هستی جداگانه ای نيست كه همواره در کمین باشد كه مشيا (انسان) را گول بزند و او را از راه راست كژ كند، ونكه (بلكه) اين نيروی اهريمنی، در درون او جای دارد و اين اوست كه با پشت سر گذاشتن اين نيرو و رسايی (تكامل) توانا خواهد شد كه به اهورامزدا نزديك شود. اين نارسايی مشيا (انسان) است كه هر لغزشی را گردن كسی می اندازد، و آفريدن هستي به نام شيطان، سستی او در برابر دشواری ها و سختی ها است.
دامن فروهر رو به پايين در سه اشكوب (طبقه): نشان بد انديشی = دُژمت، بد گفتاری = دُژوخت و بد كرداری = دُژورشت است و ياد آوری می كند كه هر كسی بايد با زير پا گذاشتن انديشه، گفتار و كردار ناپاك، كينه، رشك، آز و بدی را از خود دور سازد.
در پايان به اميد روزی كه مردم با دوری از پی ورزی (تعصب) دوباره بيدار شوند و ريشه های زيبا و ژرف خود را باز شناسند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ یک شنبه 29 آبان 1398برچسب:, توسط محمد بهمنی راد |